:. Miss. MISS .:

ساخت وبلاگ

از پنجره صدای اذان میاد .... صدای اذان هامون یکیه .... تو کجایی الان؟؟......... :. Miss. MISS .:...
ما را در سایت :. Miss. MISS .: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daddylonglanga بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1402 ساعت: 15:24

از آنچه می آید سرم، با رفتنت گفتم

گفتم که هرکاری کنم، یاد تو می‌افتم....

انقدر گفتم باش

.

.

.

گفتم باش

.

.

.

گفتم ک‌‌‌...

برهرچه اصراری کنم، یادِ تُ می‌افتم...

:. Miss. MISS .:...
ما را در سایت :. Miss. MISS .: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daddylonglanga بازدید : 24 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1402 ساعت: 15:24

شب لباسارو تا میکردم و میذاشتم داخل کشو.. هندزفری زده بودم ب گوشم و موزیک پلی بود و تو سرم هزارتا اتفاق همزمان در حال افتادن بود... تا رسید ب راز شب حامیم..‌اون تیکه ش ک میگه:راز شب راز نگاته... چشم من هر شب ب راته...بگو دنبال تو تا کی، من بگردم...؟ماه شب تارم، تو ک باشی کنارمدیگه غم مگه دارم... چیزی کم مگه دارم...........‌دو تا جمله آخرشو با بغض خوندم باهاش.... پسِ ذهنم تو بودی فقط.....واقعا اگه بودی دیگه غم مگه دارم؟! چیزی کم مگه دارم؟!!..... جمعه ۴اسفند کنکور بود.... بد نبود، اونقدی ک فک میکردم اوکی میشه نشد... نسبت ب س سال پیش خیلی سخت تر بود و ی کمم اضطراب و ... اضاف شده بود ک نتونم اونجور ک خوندم جواب بدم.... ولی مهم اینه من همه تلاشمو با همه سختی هایی ک داشتم و واستادم پا درس خوندنم و عقب نکشیدم... منتظرم پاسخنامه بیاد درصدامو حساب کنم ببینم چ کردم... دلم دانشگاه های تهران رو میخاست، ولی نمیدونم برسونم یا ن... ظهری ی لحظه پیجتو اوردم، زدم رو عکس بیوت ک بزرگ تر شه بهتر ببینمت..... بعد ب این فک کردم ک چرا واقعا بعد ۷ سال هنوز اینه اوضاع؟ چ جای خالی هست که هی خالی تر میشه.....؟ اسم این حس چیه....؟ کاش امشب ببینمت تو خواب.... دلم میخادت... بی معرفت..... لعنتی بی معرفت.......... :. Miss. MISS .:...ادامه مطلب
ما را در سایت :. Miss. MISS .: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daddylonglanga بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1402 ساعت: 15:24

دیشب بعد مدت ها... خوابتو دیدمکل امروزم ب این گذشت ک واس اینکه ی بار دیگه باشی تو زندگیم، حاضرم چن سال از عمرم کم بشه... امروز همه چیز دور حسرت بودن تو گذشت.... یادم اومد ۷ سال شده...میدونی چن روز؟ دو هزار و پونصد و پنجاه و پنج روز..... دو هزار و پونصدو پنجاه و پنج روز...‌‌‌‌‌‌............ میدونی ینی چی....؟ ینی دو هزار و پونصد و پنجاه و پنج روز شبارو خوابیدم و صب شده و نبودی........ میتونی بفهمی....؟ گوشتو بیار ی چیزی بگم بهت..... درسته دلخورم ازت... ولی هیشکی نتونس جاتو بگیره برام..... تو همیشه همون تیکه گمشده پازلی ک هیچوقت نمیذاره هیچیم کامل شه.... غم هامو کامل میکنی آ..... ولی شادیامو نه.... ته همه خندیدن هام، هستی.... اول و آخر غم هام هستی.‌...... این روزا ب این نتیجه رسیدم ک دل ب دل راه نداره... خیلی وقتا ب این امید گذروندم ک وقتایی بی هوا یادت میفتم حتمن تو ۴۰۰ کیلومتر اونورتر یاد جودی افتادی... ولی نه..... تو یاد من نمیفتی...... مگه میشه.... حتی پامو گذاشتم رو همه چیز... بهت دایرکت دادم... شماره مو گذاشتم.... دریغ از نقطه................. جات خالی هنوز...... دیگه بعد ۷ سال خیلی کمه بگم دلتنگتم....... من تو این ۷ سال مُردم صابر......... جون دادم بابالنگ درازم ...................... :. Miss. MISS .:...ادامه مطلب
ما را در سایت :. Miss. MISS .: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daddylonglanga بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1402 ساعت: 9:59

امروز ک از مطب دکتر با اون حال بد بیرون اومدم و جز مامان کسی نبود ک بهش بگم جواب رو و تو خیابون زدم زیر گریه... تو تاکسی تا برسم هی اشک ریختم و هی دماغمو کشیدم بالا، فهمیدم ک چقد رفیق ندارم....تراپیستم میگه تو ایده آلت و صدت بابا لنگ دراز بود و تو همه ادمای بعد هم دنبال بابالنگ دراز گشتی و هی چیزی پیدا نکردی و هی سرخورده شدی.... تراپیستم میگه باید قبول کنی ک زندگی عادلانه نیست... قبول... زندگی برای من عادلانه نبوده و نیست.فقط..جات هنو خالیه..پناهم ۱۶ مرداد دنیا اومده....صابر اگه بدونی چقد دلبره...ی جوری تو چشات نگا میکنه و بهت لبخند میزنه ک انگار هی جون میده بهت تند تند... همه ی جونمه.... چن روز پیش خاب صداتو دیدم... داشتم با یکی تلفنی میحرفیدم... صداش تو بودی... خاستم بهش بگم صابر جانم.. ولی خوردم حرفمو... آخه تو خابمم یادم بود ک تو خیلی وقته نیسی و زندگی عادلانه نیست.... اندازه تک تک ثانیه های این چن سالی ک نیسی دلم بغلتو میخاد ک توش قایم شم... دوباره دارم میترسم........  :. Miss. MISS .:...ادامه مطلب
ما را در سایت :. Miss. MISS .: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daddylonglanga بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 12 دی 1401 ساعت: 5:00

نمیدونم سر و کله این مورچه ها از کجا پیدا شده تو خونمون....چه بی مقدمه شروع کردم... در گه ترین حالت ممکن ب سر میبرم بابالنگ دراز... هنوزم جات خالیه برگرد... منو آروم کن..یه هفته ای رو تهران :. Miss. MISS .:...ادامه مطلب
ما را در سایت :. Miss. MISS .: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daddylonglanga بازدید : 20 تاريخ : يکشنبه 23 شهريور 1399 ساعت: 23:56

سلام عزیز دلم.. ( ب قول خودت عزیز دلمِ واقعی)حرف خاصی ندارم بزنم. نوشتنی برات، تصور میکنم ک نشستی و گوشی دستته و چشات داره سر میخوره رو کلمه هام... و کل اون لحظه هارو همه چی رفته کنار و فقط زهرا توو ی :. Miss. MISS .:...ادامه مطلب
ما را در سایت :. Miss. MISS .: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daddylonglanga بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 23 شهريور 1399 ساعت: 23:56

دیروز توو ترمینال نشسته بودیم تا اتوبوس بیاد... دو تا مرد اومدن توو ردیف جلویی نشستن... ی لحظه نگاشون کردم.. ماتم برد..نیمرخ یکیشون شبیهِ تو بود.. شبیه ک نه..دقیقا تو بودی... همش زل زده بودم بهش... توو دلم خدا خدا میکردم ک خودت باشی... چن لحظه بعد پا :. Miss. MISS .:...ادامه مطلب
ما را در سایت :. Miss. MISS .: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daddylonglanga بازدید : 17 تاريخ : پنجشنبه 2 آذر 1396 ساعت: 0:16